|
الملک الناصر صلاح الدین یوسف بن أیوب بن شادی بن مروان فرمانروای ایوبی و یکی از سرداران مسلمان در جنگهای صلیبی بود. ایوبیان دودمانی کردتبار بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتختهای ایشان دمشق و قاهره بود.
او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال میکرد: استوارساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه تا حدود زیادی دست یافت.
صلاحالدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت عراق از پدر و مادری کرد
به دنیا آمد. خانواده او از پیشینه و تبار کردی بودند و اجدادا از شهر
دوین بودند، که در ارمنستان قرون وسطی بود. پدرش، نجم الدین ایوب، در سال
۱۱۳۹ میلادی از تکریت تبعید شد و به این خاطر او و برادرش اسد الدین
شیرکوه، به موصل نقل مکان کردند. او بعدها به اردوی عماد الدین زنگی پیوست
که او را فرمانده قلعه خود را در بعلبک نمود. پس از مرگ زنگی در ۱۱۴۶
میلادی، پسر او، نور الدین، نایب السلطنه شهر حلب و رهبر زنگیها شد. برخی
تاریخ نگآران نقل میکنند که صلاح الدین، که در حال حاضر در دمشق زندگی
میکردند، علاقه خاصی به این شهر داشت، اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در
دسترس نیست. صلاح الدین خود نوشتهاست : «بچهها آنطور تربیت میشوند که
پدرانشان شدند .» به گفته یکی از زندگینامه نویسان او، الورهانی، بود قادر
به پاسخگویی به سوالات علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون
بود. او همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سر رشته داشت تا حدی که منابع
متعددی ادعا میکنند که در طول مطالعات خود او بیشتر علاقه منددر دین بود
تا پیوستن به ارتش. شاید این به این دلیل بوده که در زمان جنگهای صلیبی
مسیحیان در حمله ایی غافل گیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند .
صلاحالدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاحالدین را به همراهی عمویش شیرکو عازم مصر
گرداند تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود
حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود.
مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکو و صلاح الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند که صلاح الدین انها را سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاحالدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح الدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل آنها را مجبور به ترک قسمتهای زیادی از خاک فلسطین نمود.
وی بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوریاش میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.
مارشال دوگل درجنگ جهانی اول وقتی نیروهای نظامی اش را وارد امپراطوری عثمانی کرد پس از نبرد با نیروهای این امپراطوری وارد دمشق شد. دوگل به محض ورودش به دمشق بر سر قبر صلاح الدین ایوبی رفت و گفت: «صلاح الدین ما برگشتیم»!!
صلاح الدین ایوبی در جنگ با صلیبیان آنان را شکست داد و از بیت المقدس بیرون راند.