مطمئنا الآن خیلی برای نقد این بازی زیبا دیراست و بسیاری از شما عزیزان این بازی را تمام کردید و فاتحه اش رو هم خوندید! ولی برای اینکه هم خاطری از این بازی زیبا براتون زنده بشه باهم به بررسی این بازی می بپردازیم.
بازی در سبک استراتژیک ساخته شده و همانطور که میدانید سری های جدیدتری از بازی امروزه به بازار عرضه شده ولی هیچ کدام به پای قسمت اول بازی نمیرسند.
بازی دارای طراحی های شخصیت زیبایی است و صداگذاری نیز فوق العاده کار شده و هیچ کم و کسری ندارد.محیط ها و نقشه های پیش ساخته بسیار خوب هستند. شما در این بازی قادر به طراحی نقشه،بازی آنلاین چند نفره،انجام مرحله هایی بر اساس تاریخ مانند انجام جنگ های صلاح الدین و ریچارد شیردل و...هستید.
گرافیک محیط ها و شخصیت ها نیز نسبت به زمان عرضه بازی در حد خوبی هستند و شما بافت های زیبایی را در بازی میبینید. هوش مصنوعی دشمنان نیز به نسبت خوب و حتی نسبت به بعضی از بازی های استراتژیک امروزه نیز بالاترمی باشد.در بازی شما امکانات زیادی دارید و قادر به ساخت منابع،دیواره،سربازان و بسیاری چیز های دیگری هستید که کیفیت هر کدام از این ها نیز به نوبه ی خود فوق العادست.
بازی داستان خاصی نداره و همانطور که گفتیم شما هم میتوانید آزاد و با انتخاب دشمنان مختلف بازی کنید و هم می توانید به مبارزات تاریخی بپردازید و هم شکسری مرحله را که سازندگان بازی برای شما گذاشتند و به ترتیب با دشمنان مختلف میجنگید.موسیقی بازی نیز بسیار فوق العاده است و برای مناطق مختلف تقریبا یک موسیقی خاص وجود دارد ، در هنگام حمله نیز موسیقی تغییر میکند و باعث هیجان هرچه بیشتر گیمر می شود.
صداگذاری و افکت های صوتی فوق العادند و سربازیان تیر انداز صدای تیر زدنشان به گوش می رسد، سربازان شمشیر زن صدای شمشیرشان و... . مردم در این بازی نیز صدا دارند و بر روی هرکدامشان که کلیک می کنید برایتان صحبت می کنند. در نسخه ی دوبله فارسی بازی نیز آنقدر بازی توسط شرکت دارینوس خوب دوبله شده که هیچ جای حرف ندارد و حتی منو ها و دیگر جاهای بازی نیز فارسی هستند فقط برخی از نقاط و شاخه های بازی فارسی نیستند که آنها اصلا به چشم نمی آیند.دوبلور ها نیز بسیار عالی هستند و کاری خود را به نحو احسنت انجام دادند.
فردریک بارباروسا ، امپراتور آلمان و سردار جنگ صلیبی (1123-1190م ). در ویب لینگن آلمان زاده شد. پدرش از خاندان هوهن اشتافن و مادرش از خاندان ولف بود. این دو خانواده بر سر تصرف پادشاهی آلمان نزاع دایمی داشتند، تا اینکه در 1125، حکومت به خاندان هوهن اشتافن منتقل شد. در 1137 کُنراد سوم ، عموی فردریک بارباروس ، به سلطنت رسید و او را به ولیعهدی خود برگزید. فردریک چون ریش قرمز داشت ، به بارباروس «ریش قرمز» مشهور شد (لارْنِدْ، ج 2، ص 1445).کنراد سوم در 1147، هنگام عزیمت به جنگ دوم صلیبی فردریک را همراه برد و او، به عنوان یکی از فرماندهان سپاه صلیبی آلمان ، در این جنگ شرکت کرد (رانسیمان ، ج 2، ص 300). پس از آنکه سپاه آلمان از ترکان سلجوقی شکست خورد، فردریک ، به عنوان قاصد کنراد، نزد لویی هفتم پادشاه فرانسه رفت ، که در نیقیه (آسیای صغیر) مستقر بود، و شرح ماجرا را به اطلاع او رساند (همان ، ج 2، ص 312). چون سپاهیان صلیبی از همه طرف به فلسطین رسیدند، ملکه مِلیسِند و شاه ب'الدْوین ، فرمانروایان بیت المقدس ، از آنان دعوت کردند تا در مجمعی که در عَکّا تشکیل می شد شرکت کنند. فردریک نیز به اتفاق عمویش در این مجمع شرکت کرد (همان ، ج 2، ص 325) و در آنجا تصمیم گرفته شد تا به دمشق ، که غنیمتی گرانمایه بود، حمله شود (همان ، ج 2، ص 326)، امّا محاصرة دمشق بدون نتیجه پایان یافت و سپاه آلمان با ناکامی به وطن بازگشت . کنراد پس از بازگشت درگذشت (همان ، ج 2، ص 333ـ 334؛ گریمبرگ ، ج 4، ص 257) و بارباروس در 1152 امپراتور آلمان شد (لارْنِدْ، ج 2، ص 1445).
فردریک ، به دلیل خویشی با خانواده های ولف و هوهن اشتافن و اتخاذ سیاستهای مناسب ، به جنگهای داخلی آلمان پایان داد و، در سایة صلح ، کشوری متحد بنا نهاد. او خود را وارث قیصران روم می دانست و سودای تصرف تمامی قلمرو روم را به سر داشت (ماله وایزاک ، ص 238-239). به دنبال سیاست توسعه طلبی خود، وارد وین شد و امرای مجارستان و لهستان را به اطاعت واداشت و در شرق کشورش نیز مهاجمان اسلاو را دفع کرد (همان ، ص 240). سپس در 1154 وارد جلگه پو شد و در رم با دست پاپ آدریان چهارم تاج پادشاهی بر سر نهاد و درپی آن ، شورش مردم میلان را سرکوب کرد (همان ، ص 241ـ243). با افزایش قدرت فردریک ، مقام پاپ تهدید شد و اختلاف بین امپراتور و پاپ بالا گرفت (برانیت ، ص 173ـ174).ادامه مطلب ...
![]() فیلیپ آگوستوس در راست و ریچارد شیردل در چپ کلیدهای شهر عکا را به نشانه گشایش شهر میگیرند |
|
دوران | پادشاه فرانسه از ۱۱۸۰ |
---|---|
زادروز | ۲۱ اوت ۱۱۶۵ |
مرگ | ۱۴ ژوئیه ۱۲۲۳ |
محل درگذشت | نانت |
آرامگاه | سندنی |
پیش از | لویی هشتم |
پس از | لویی هفتم |
دودمان | کاپتیها |
پدر | لویی هفتم |
او از دوده کاپتیها و فرزند لویی هفتم از سومین همسرش بود.
او اگرچه در چیرگی بر شمال فرانسه کامیاب بود ولی در گسترش پادشاهیش به جنوب این کشور چندان پیروز نبود. وی توانست نورماندی را با جنگ بووین از جان پادشاه انگلیس بازپس گیرد و نیرومندترین پادشاه آن زمان اروپا شود.
وی به همراه ریچارد شیردل پادشاه انگلستان و فردریش یکم (شناخته شده به بارباروسا یا سُرخریش) پادشاه آلمان رهسپار سومین جنگ صلیبی شد.
ارتش او در ۱ ژوئیه۱۱۹۰ از وزلی راهی جنگ شد. دو ارتش فرانسه و انگلیس با هم به راه افتادند ولی انگلیسیها از راه دریا رفتند و فرانسویان از کوههای آلپ گذشتند و دوباره دو سپاه در شهر مسینا به هم پیوستند. سرانجام در ۳۰ مارس۱۱۹۱ فرانسویان به سرزمین مقدس رسیدند و تا پیش از پیوستن انگلیسیها به ایشان بسیار به عکا تاختند.
فیلیپ دوم نقش مهمی را در نوآوری، ساخت و ساز و آموزش را بازی نمود.
پاریس پایتخت او به دستور وی سنگفرش شد، کلیسای نوتردام تکمیل گشت، بازار مرکزی لوهال برپا گشت، لوور به عنوان یک دژ ساخته شد و فیلیپ دستور راهاندازی دانشگاه پاریس را در ۱۲۰۰ داد.
زیر رهبری او پاریس به نخستین شهر جهان در سدههای میانه از دید آموزشی بدل گشت.
فیلیپ آگوست در ۱۴ ژوئیه ۱۲۲۳ در نانت درگذشت و در سندنی به خاک سپرده شد. پس از وی پسرش لویی هشتم به پادشاهی رسید.
ریچارد یکم "شیردل" | |
---|---|
![]() |
|
ترتیب | پادشاه انگلستان |
زمان حکومت | از ۶ ژوئیه ۱۱۸۹ تا ۶ آوریل ۱۱۹۹ |
تاجگذاری | ۳ سپتامبر ۱۱۸۹ |
شاه پیشین | هنری دوم |
شاه بعدی | جان |
دودمان | دودمان پلانتاژنت |
زادروز | ۸ سپتامبر ۱۱۵۷ |
درگذشت | ۶ آوریل ۱۱۹۹ (در سن ۴۱ سالگی) |
زادگاه | کاخ بومانت، آکسفورد ، ![]() |
محل فوت | شالوس، لیموزین ، ![]() |
همسر | برتگاریا اهل ناوار |
آرامگاه | |
والدین | هنری دوم و الینور د آکیتن |
امضاء |
ریچارد اول (۸ سپتامبر ۱۱۵۷ - ۶ آوریل ۱۱۹۹)، ملقب به ریچارد شیردل (به انگلیسی: Richard The lion heart : پادشاه انگلستان (از ۶ ژوئیه ۱۱۸۹ تا ۶ آوریل ۱۱۹۹)، پسر و جانشین هنری دوم و الینور د آکیتن بود.
او با وجود شجاعت و دلاوری بسیار در میدان نبرد برای تقویت حکومتش در انگلستان هیچ کاری نکرد و در طول پادشاهی ۱۰ سالهاش کمتر از شش ماه را در انگلستان سپری کرد و در طول زندگی خود با ناکامیهای فراوانی روبرو گشت.
ریچارد در سومین جنگ صلیبی شرکتی مؤثر داشت و یکی از سرداران صلیبیون برعلیه صلاحالدین ایوبی بود که به شکست انجامید و خزانه به جا مانده از هنری دوم را به کلی تهی کرد . بعداً در هنگام بازگشت به وطن در آلمان اسیر لئوپولد پنجم، دوک اتریش گردید، و برای آزادیش بیش از دو برابر درآمد سالانه خزانهداری انگلستان درخواست شد.
پس از آزادی به جنگی پرهزینه علیه پادشاه فرانسه فیلیپ دوم معروف به فیلیپ اوگوست (ستایش شده) دست زد که حاصلی در پی نداشت. سرانجام این پادشاه ولخرج و ماجراجو در جریان محاصره قلعهای در فرانسه در اثر اصابت تیری زهرآلود کشته شد.
افسانه رابینهود و راهزنان جنگل شروود در زمان یکی از سفرهای ریچارد اتفاق میافتد که حکومت در اختیار برادر ریچارد یعنی جان ملقب به بیزمین (لکلند) بوده است.
|
|
الملک الناصر صلاح الدین یوسف بن أیوب بن شادی بن مروان فرمانروای ایوبی و یکی از سرداران مسلمان در جنگهای صلیبی بود. ایوبیان دودمانی کردتبار بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتختهای ایشان دمشق و قاهره بود.
او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال میکرد: استوارساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه تا حدود زیادی دست یافت.
صلاحالدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت عراق از پدر و مادری کرد
به دنیا آمد. خانواده او از پیشینه و تبار کردی بودند و اجدادا از شهر
دوین بودند، که در ارمنستان قرون وسطی بود. پدرش، نجم الدین ایوب، در سال
۱۱۳۹ میلادی از تکریت تبعید شد و به این خاطر او و برادرش اسد الدین
شیرکوه، به موصل نقل مکان کردند. او بعدها به اردوی عماد الدین زنگی پیوست
که او را فرمانده قلعه خود را در بعلبک نمود. پس از مرگ زنگی در ۱۱۴۶
میلادی، پسر او، نور الدین، نایب السلطنه شهر حلب و رهبر زنگیها شد. برخی
تاریخ نگآران نقل میکنند که صلاح الدین، که در حال حاضر در دمشق زندگی
میکردند، علاقه خاصی به این شهر داشت، اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در
دسترس نیست. صلاح الدین خود نوشتهاست : «بچهها آنطور تربیت میشوند که
پدرانشان شدند .» به گفته یکی از زندگینامه نویسان او، الورهانی، بود قادر
به پاسخگویی به سوالات علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون
بود. او همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سر رشته داشت تا حدی که منابع
متعددی ادعا میکنند که در طول مطالعات خود او بیشتر علاقه منددر دین بود
تا پیوستن به ارتش. شاید این به این دلیل بوده که در زمان جنگهای صلیبی
مسیحیان در حمله ایی غافل گیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند .
صلاحالدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاحالدین را به همراهی عمویش شیرکو عازم مصر
گرداند تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود
حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود.
مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکو و صلاح الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند که صلاح الدین انها را سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاحالدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح الدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل آنها را مجبور به ترک قسمتهای زیادی از خاک فلسطین نمود.
وی بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوریاش میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.
مارشال دوگل درجنگ جهانی اول وقتی نیروهای نظامی اش را وارد امپراطوری عثمانی کرد پس از نبرد با نیروهای این امپراطوری وارد دمشق شد. دوگل به محض ورودش به دمشق بر سر قبر صلاح الدین ایوبی رفت و گفت: «صلاح الدین ما برگشتیم»!!
صلاح الدین ایوبی در جنگ با صلیبیان آنان را شکست داد و از بیت المقدس بیرون راند.